آیس پک فرهنگی

آیس پک فرهنگی

آنچه شاید بماند
آیس پک فرهنگی

آیس پک فرهنگی

آنچه شاید بماند

جومونگ هم بله!

مطلبی که کاملا روشن و واضحه اینه که سریال جومونگ، مجموعه ای کاملا حساب شده و هدف مند در جهت جذب مخاطب و انتقال مفاهیم مشخصی از سوی آن بوده بطوری که جملات و صحنه های موجود در سریال فرد را به یاد داستان بزرگانی چون امامان معصوم می اندازد. البته که این موضوع در مواردی چون کارتون ای کیوسان نیز به چشم می خورد.

یک نمونه جالب:


جومونگ فهمید که راه نجات از تحریم مقامت ، اعتماد به نیروهای خودی و مهم تر از همه دعا و توسّل هست ولی بعضی ها نفهمیدند !!!

در قسمت 65 ام سریال جومونگ که الان تموم شد ، جومونگ که با تشدید تحریم ها تحت فشار سنگین بودند ، بعد از انجام وظیفه مقاومت و اتکائ به نیروهای خودی به دوستان خود اعلام می کند: باید برای رهایی از تحریم خدا ما رو کمک کنه و همگی رفتند برا توسّل و دعا کردن . چیزی که برخی ها در ایران هنوز متوجه آن نشده اند که همه چیز دست خداست نه دست کدخدا!!!!

حکایتی زیبا

     ترسیده بود. آخر چند وقتی بود که خانه را محاصره کرده بودند و او هم خیلی اهل جنگ نبود. آخرین پسر پیرمرد را می‌گویم. هرجا می‌رفت سرش را بالا می‌گرفت و می‌گفت من درس خوانده‌ام و مثل برادرهای دیگر نظامی نیستم. بی‌شرفها این چند روز آخر آب و غذا را هم روی خانه بسته بودند و زنها و بچه‌ها خیلی ناله می‌زدند و پریشان بودند. ارباب از همان اول که پیرمرد خانه را از دستش درآورده بود یک نگاه چپی به اینجا داشت. هنوز همه ده مال او بود ولی چشم نداشت ببیند یکی از بهترین خانه‌های ده مال او نباشد. خیلی برایش اف داشت مخصوصاً که چندباری هم با نوکرهایش ریخته بود که خانه را پس بگیرد و نتوانسته بود و پاک ضایع شده بود. مثل تیغ توی گلویش گیر کرده بود مخصوصاً که تازگیها ولوله‌هایی هم از خانه‌های همسایه بلند شده بود. البته ارباب حسابی حالیشان کرده بود که ده صاحاب دارد

  و هرتی هرتی نیست ولی خب خانه پیرمرد بدجوری روی اعصابش راه می‌رفت. غیر از آن حمله های اول، تا حالا چندباری سر چیزهای مختلف با پیرمرد و پسرهایش درگیر شده بود ولی کاری از پیش نبرده بود. می‌گفت لامصب‌ها معلوم نیست در آن خانه چه دیده‌اند که اینطوری پایش وایستاده‌اند. همیشه دنبال بهانه می‌گشت تا یکطوری خانه را از دست پیرمرد و پسرهایش خارج کند تا اینکه سروکله درخت پیدا شد. ادامه مطلب ...

دوره جدید

دوره "روحانی" که شد همه چیز تغییر کرد
هیج کس بخاطر دو برابر شدن یه شبه قیمت کره اعتراض نکرد ...
هیچ کس جوکی درمورد قیمت جدید مرغ یا پراید درست نکرد ...
هیچ کس حتی با مردم زلزله زده همدردی نکرد ...
هیچ ... هیچ ... همه چی آرومه ...
مردی که باید "به هر بهانه ای تخریب میشد" ... رفت ...
او رفت و همه چیز خوب شد ...

با توجه به آمار بین المللی میزان بدهی دولت در پایان دوره دهم در کمترین میزان خود قرار داشته است.

غیرت‌ های بی‌ جا کدام است؟



http://www.8pic.ir/images/73181221427338434621.jpg
علمای اخلاق نیز "غیرت" را چنین تعریف کرده‌اند، غیرت و حمیت، یعنی تلاش در نگهداری آنچه که حفظش ضروری است، این صفت در قالب مطلوبش از شجاعت، بزرگ منشی و قوت نفس انسان سرچشمه می‌گیرد و یکی از ملکه‌های نفسانی انسان و سبب مردانگی است و مردِ بی غیرت از زمره مردان خارج است. البته در کنار اهمیت و توجهی که به این صفت در دین ما شده درعین حال از برخی غیرت‌های بی جا نیز برحذر داشته شده است.

پیامبر خدا(صلی الله علیه و آله) در معرفی و توصیف غیرت‌های بی‌جا چنین می‌فرمایند: "غیرتی هست که خدا دوست دارد و غیرتی هست که دوست ندارد. غیرتی که آن را دوست دارد غیرت ورزی در تهمت و بدگمانی است و غیرتی که دوست ندارد، غیرت نشان دادن در جایی است که بدگمانی و تهمت در بین نباشد۱".

امام علی(علیه السلام) نیز در سفارش به فرزندش امام حسن(علیه السلام) فرمودند: " از غیرت نابجا (نسبت به زنان) بپرهیز که آن، زن سالم را به بیماری می‏‌کشاند و پاکدامن را به بدگمانی (و اندیشه گنه‌کاری)، بلکه درباره آنان محکم‏ کاری کن. آن گاه اگر عیبی دیدی در مجازات کوچک و بزرگ درنگ مکن۲".

در حدیثی دیگر امام صادق(علیه السلام) فرمودند: "در حلال، غیرت و تعصّب نیست ...۳".

امیرمؤمنان علی(علیه السلام) همچنین می‌فرمایند: "خداوند برای مؤمن، غیرت می‌ورزد، پس او نیز باید غیرت آورد. هر کس غیرت نورزد، دلش وارونه است۴".



منابع روایات:

۱- کنز العمّال: ۷۰۶۷ منتخب میزان الحکمة: ۴۳۸

۲- بحارالأنوار: ۷۷ / ۲۱۴ / ۱ منتخب میزان الحکمة: ۴۳۸

۳- الکافی: ۵ / ۵۳۷ / ۱ منتخب میزان الحکمة: ۴۳۸

۴- بحارالانوار، ج ۷۹، ص ۱۱۵.

درس هایی از آیت الله بهاءالدینی و آیت الله بهجت

 فرارسیدن پانزدهمین سالگرد رحلت عارف پارسا، حضرت آیت الله سیدرضا بهاءالدینی، بهانه‌ای شد تا حجت الاسلام والمسلمین صدیقی، خطیب محبوب جمع‌های مذهبی و امام جمعه موقت تهران که توفیق درک شاگردی این بزرگوار را داشته است، در گفتگویی خواندنی، صحبتهایی شنیدنی و نکاتی جالب درخصوص ایشان، آیت الله بهجت، امام خمینی(رحمه الله) و رهبر معظم انقلاب مطرح کرده و دریچه‌های جدیدی را در شناخت این بزرگواران به روی مخاطب بگشاید.


 سؤال اولمان این است که از چه زمانی با آیت الله بهاءالدینی آشنا شدید؟

 خیلی دقیق یادم نیست. من بچه طلبه بودم در یک مجلسی که ایشان بودند، روضه خواندم و آقای بهاءالدینی خیلی مرا تحویل گرفت. این حرف‌هایی که الان به برکت امام و انقلاب مطرح است، آن موقع اصلاً کسی در این وادی‌ها نبود، ولی خب امثال آنها را دوست داشتم. اینها هم ما را دوست می‌داشتند و خیلی عادی تفقد و نوازش می‌کردند، ولی رفت و آمد اصلی  ما با مرحوم آیت‌الله بهاءالدینی از اواخر دوره حضرت امام بود که رسماً گاهی به منزلشان می‌رفتیم. ایشان هم سراغ ما را می‌گرفت. قهراً هم آدم یک احساس خاص و جدیدی پیدا می‌کند. کرامت‌های ایشان را می‌شنیدیم و دیگر با این دید به ایشان نگاه می‌کردیم. آن وقت‌ها این جوری نبود. نماز آقای بهجت می‌رفتیم، روضه آقای بهجت می‌رفتیم و حالیمان نبود که آقای بهجت از اولیاءالله است، اشرافی دارد، چشم بازی دارد. اینها حالیمان نبود، ولی دوست داشتیم. آقای بهاءالدینی هم همینجور بود. بعد از انقلاب، امام افق را عوض کرد و خیلی از ناگفتنی‌ها را دریافتیم و فهمیدیم که اینجاها هم خبرهایی هست.

ما معمولاً خدمت آیت‌الله بهاءالدینی میرفتیم و معمولاً هم ایشان نوازش خاصی داشت و گاهی ما را برای ناهار نگه می‌داشت. صبح که می‌رفتیم، میپرسید صبحانه خوردی یا نه و به ما صبحانه میداد. یک بار تهران آمدند، منزل ما و شب ماندند. تنها شبی که خدمت ایشان بودم، همان شبی بود که ایشان تهران بود. دلم می‌خواست بدانم شب را ایشان چگونه میگذراند؟ و آن شب را نخوابیدم. ایشان بعد از نیمه شب بلند شد. می‌دانستیم که چای باید کنارشان باشد، چایشان آماده بود. قبل از وضو، بلند شدند، نشستند مدتی در عالم خودشان بودند و داشتند نگاه می‌کردند، بعد رفتند وضو گرفتند و آمدند و نماز شب مختصری خواندند. شاید نماز شب آقا یک ربع بیشتر طول نکشید. بعد از نماز شب همین‌طور ساعتها در عالم خودشان بودند.

  ادامه مطلب ...

صحبت با نامحرم , چند کلمه؟

گاهی گفته می شود که ما دنبال هم صحبت می‌گردیم که با هم درد دل کنیم، همین اندازه، اشکالش کجاست؟ برای پاسخ به این سوال، از گفتار ناب اهلبیت (علیهم السلام) استفاده می‌کنیم.

امام صادق (علیه السلام) می فرماید:
«نَهَى نَبیِ أَنْ تَتَکَلَّمَ الْمَرْأَةُ عِنْدَ غَیْرِ زَوْجِهَا أَوْ غَیْرِ ذِی مَحْرَمٍ مِنْهَا أَکْثَرَ مِنْ خَمْسِ کَلِمَاتٍ مِمَّا لَا بُدَّ لَهَا مِنْه.
پیامبر (صلی الله علیه واله وسلم) نهى فرمودند که زن، نزد غیر همسر یا خویشان محرمش بیش از پنج کلمه صحبت کند، آن مقدار هم برای ضرورت است.»[۱]

این گونه حدّ و مرز تعیین کردن، نشان از اهمّیّت این بحث دارد که باید رعایت شود، با این حال گاهی نه تنها این حدّ اقلّی هم در نظر گرفته نمی شود، بلکه پا را فراتر گذاشته و به شوخی هم می رسد، پیامبر اکرم (صلی الله علیه واله وسلم) در مورد این گونه افراد هم می فرماید:

«مَنْ فاکَهَ بِامْرَأَهٍ لا یَمْلِکُها حُبِسَ بِکُلِّ کَلِمَهٍ کَلَّمَها فِی الدُّنیا اَلْفَ عامٍ فِی النّارِ... هر کسی با زن نامحرمی شوخی کند، برای هر کلمه‌ای که با او در دنیا سخن گفته، هزار سال در جهنم زندانی می‌شود»[۲]

حال که اسلام این چنین دقیق حد و مرزها را برای ما مشخص کرده و ما را آگاه کرده، اگر خدای ناکرده کسی رعایت نکند، فردای قیامت نزد پروردگار چه جوابی دارد؟

منابع:
۱- من لا یحضره الفقیه؛ج۴، ص۶.
۲-  ثواب الاعمال، ص ۳۳۴.

امیرالمومنین علی علیه السلام


شخصی خدمت علی علیه السّلام عرض کرد: چهار مسئله دارم.
فرمود: بپرس اگرچه چهل مسأله باشد.
گفت:
واجب چیست واجب تر کدام است؟
نزدیک چیست و نزدیک تر کدام است؟
عجیب چیست و عجیب تر کدام است؟
مشکل چیست و مشکل تر کدام است؟

حضرت در پاسخ فرمود:
واجب اطاعت خدا است و واجب تر، ترک گناه است؛(چون با آلودگی به گناه عبادت مورد قبول نیست)؛
نزدیک قیامت است، و نزدیک تر مرگ؛
عجیب دنیا است، و عجیب تر علاقه به آن؛
مشکل قبر است و مشکل تر بی توشه رفتن

ازدواج از نظر قرآن


ولی امر مسلمین جهان حضرت آیت الله العظمی امام خامنه ای (حفظه الله ) :

ما نباید تصوّر بکنیم که حتماً بایستى یک نفرى یک خانه‌ى مِلکى داشته باشد، یک شغل درآمددارى داشته باشد، بعد ازدواج بکند؛ نه، ... این قرآن است که با ما دارد این‌جور حرف میزند: مردان و زنان بی‌همسر خود را همسر دهید، همچنین غلامان و کنیزان صالح و درستکارتان را؛ اگر فقیر و تنگدست باشند، خداوند از فضل خود آنان را بی‌نیاز می‌سازد؛ خداوند گشایش‌دهنده و آگاه است! سوره مبارکه النور آیه ۳۲

ولی زمان...


حضرتـــ علامـــه حســـن‌زاده فـــرمـــوده‌انـــــد :


گـــــوشتـــان بـــه دهـ ــان رهـــبـــر بـــاشـــــــد

چـــون ایشـــان گوشـــشـــان بـــه دهــــــــان

حـــجتـــ بـــن‌ الحســـن (عج) اســـــــتـــ .....

برای آزادی فلسطین

هشت ساله هستی و جای عروسی عروسک هایت مرگ پدر مادرت را دیده ای

هشت ساله هستی و جای اسب چوبی کنار جنازه ها نشسته ای...

دارم دق میکنم که چشم هایم جرات گریه را هم ندارند!

اشک های تو مرا از خودم یتیم می کند...

کاش دهان نسل مرا گِل بگیرند تا شاید صدای تو به گوش ها برسد

ببخش اگر تو را ندیده میگیرند ؛ وقتی ولنتاینشان را خراب میکنی!

هی دختر...

دیوار حاشا بلند است... حتی اگر روی آن خون ریخته باشد !!!

بیاییم برای آزادی مسلمانان از چنگال صهیونیست های غاصب کاری کنیم...

حجاب از نظر عقل


آقا اصلا دین رو میذاریم کنار

بیا اصلا قرآن رو میذاریم کنار

حجاب یه مساله عقلیه!

هر عقل سالمی میتونه قبول کنه

به یه خانم بگو حاضری شوهرت 99% عشقش مال تو باشه 1% واسه یه زن دیگه؟!

کسی هست بگه حاضرم؟!

پس همونطور که دوس داری شوهرت عشقش مال تو باشه

جوری ازخونه بیرون نرو عشق شوهر مردمو بدزدی!

یه جور لباس نپوش آرایش نکن که 1% عشق یه مردو مال خودت کنی

زن مسلمان باید آنچنان در میان مردم رفت و آمد کند که علائم عفاف و وقار و سنگینى و پاکى از آن هویدا باشد!