آیس پک فرهنگی

آیس پک فرهنگی

آنچه شاید بماند
آیس پک فرهنگی

آیس پک فرهنگی

آنچه شاید بماند

کلاس بدن سازی

    یک دوستی بهم می گفت برو کلاس بدن سازی تا تیپت روی فرم بیاد... دوست داره با تیپ و هیکلم حال کنه!

ولی من دوست دارم اون بره کلاس انسان سازی... بره یک جایی که روحش بزرگ بشه و نفسش رو بسازه... به قول خودش انسانیت واقعی پیدا کنه...

البته کلاس رو همین جوری گفتم... چون اصلا انسانیت یک عمله نه علم صرف... عملی که پشتوانه اش بینش عمیقی از مسائل و علم به وظیفه است...


همه آدما تیپ خوب و هیکل درشت رو می بینن ، مگه  اینکه بینایی چشمشون خدای نکرده مشکلی داشته باشه... ولی روح قشنگ رو کسایی می تونن ببینن، که قلبشون به واسطه تاریکی هایی که روش نشسته، هنوز بیناییش رو از دست نداده باشه... من اسم این رو میزارم خدایی دیدن...


ادامه رو برای باز کردن موضوع می گم، اگه حالشو نداری نخون! 

 ما آدما اونقدر نفسمون بزرگ شده که دیگه به روح خدایی مون اجازه اظهار نظر نمیده...

کلمه قلب و دل رو زیاد شنیدیم... خیلی جاها می گیم اینو دلم می خواد... دلم حال کرده بره اونجا... الان دوست دارم ..... بکنم! قلب و دل تا اونجایی که من میدونم از نظر دین ما یک معنی رو میده. پس نفس که ما زیاد باهاش کاری نداریم چیه؟ چه ارتباطی بین این دوتا هست؟


از این به بعدش یکم کلاس و منبر میشه! چاره ای هم نیست!

نفس منِ ماست که از جمع شدن روح غیر مادی در جسم مادی ما بوجود میاد. اون چیزی که بهش میگیم شخصیت و انسانیت و... همش همین نفسه. اونجایی هم که می گیم دوست دارم و دلم می خواد و من می گم همش نفسمونه که میگه.

حالا این نفس مراتب داره که از نفس اماره (امر کننده به بدی) که شبیه حالات حیوان هاست شروع میشه و تا نفس مطمئنه و الهیه ادامه پیدا می کنه. دونستن این مراتب نفس کمک زیادی به رشد می کنه. وقتی اینو دونستیم می فهمیم که این چیزی که من الان دلم می خواد اولا نفسمه، دوما کدوم قسمت از نفسم این رو طلب می کنه. اگه دوست دارم بخندم یا اگه دوست دارم داد بکشم کدوم قسمت از نفسم داره اینو میخواد. و من با این کارم کدوم قسمت از نفسم رو قوی یا ضعیف می کنم.

این مقدمه رو آوردم تا بگم معمولا ما وقتی می گیم اینو نفست داره می گه یا نفست رو کنترل کن منظورمون نفس اماره است. اغلب ما چون روی این موضوع کار نکردیم؛ نفس اماره مون که شامل تمایلات سطح حیوانی و تمایل به امور ناپسند و... است فعال و سرکشه. البته شاید هرکسی به دلایل دینی یا انسانی روی قسمت هایی از نفسش کار کرده باشه و اون رو توی همون زمینه ها تحت کنترل گرفته باشه.


 پاورقی:

·         اولین بار من این موضوع رو فک کنم توی کتاب شهید دستغیب و شهید دکتر چمران خوندم که بصورت علمی و دینی توضیح داده بودن. اون چیزی رو که فهمیدم بطور خلاصه میگم:

·         دلیلش هم اینه که روح که طبق اطلاعات دینی چیزی است از سمت خدا وطبق یافته های علمی چیزیه مافوق ماده پس اینکه بخواد این روح خطایی بکنه یا اصلا دلش غذا و این چیزا بخواد کلا منتفیه. جسم هم که باز طبق اثبات های علمی و دینی بدون روح یک تکه گوشته بی حرکته. البته توضیح مفصل اینا توی کتاب ها و سخنرانی ها هست و من قرار نیست اینجا کنفرانس بدم فقط می خوام حرف خودم رو زده باشم. اگه کسی شکی داره بگه ولی قبلش لازمه کمی مطالعه هم بکنه. استاد سید محمد انجوی نژاد توی حدودا 10 جلسه با عنوان انسان و نفس این موضوع رو طبق یک روایت از حضرت علی علیه السلام باز می کنن.

·         مراتب نفس در قرآن: نفس اماره ،‌ نفس لوامه و  نفس ملحمه که همگی به معنای نفس حیوانی و متمایل به شهوات است و نفس مطمئنه و...

·         امام علی (ع) با زبان دیگر و جزیی تر می فرمایند: انسان 4 نفس دارد: 1. نفس نامیه نباتیه 2. نفس حسیّه 3. نفس ناطقه قدسیّه 4. نفس الهیه. بعد هرکدوم رو توضیح میدن که چند قوه داره و چکار می کنه.


نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد