و هــــر کـــس خــــود را از یــــاد [خداى] رحمـــان بــــه کــوردلى بزنـــد ، شیـــطانــى بــــر او مىگـــماریــم که آن شیــطان هـــمراهــش بــاشـد .
ولی حفظ جانِ جان واجب تر...
جان، امانتی است که باید به جانان رساند،
اگر خود ندهی، خواهند ستاند!
فاصله مرگ و شهادت، همین خیانت در امانت است...
زنهار!
هر که شهید نشود، لاجرم خواهد مرد ...
سید مرتضی آوینی
مگو آزاد خواهی شد که من زندانی دهرم
تفاوت های ما بیش از شباهت هاست باور کن
تو تلخی شراب کهنه ای من تلخی زهرم
مرا ای ماهی عاشق رها کن فکر کن من هم
یکی از سنگ های کوچک افتاده در نهرم
کسی را که برنجاند تو را هرگز نمی بخشم
تو با من آشتی کردی ولی من با خودم قهرم
تو آهوی رهای دشت های سبزی اما من
پلنگ سنگی دروازههای بسته شهرم
عشق یک جوشش کور است و پیوندی از سر نابینایی ، اما دوست داشتن پیوندی خودآگاه و از روی بصیرت روشن و زلال....
عشق با شناسنامه بی ارتباط نیست و گذر فصل ها و عبور سال ها بر آن اثر می گذارد ، اما دوست داشتن در ورای سن و زمان و مزاج زندگی می کند و بر آشیانه بلندش روز و روزگار را دستی نیست...
عشق طوفانی و متلاطم و بوقلمون صفت است ، اما دوست داشتن آرام و استوار و پروقار و سرشار از نجابت ...
ادامه مطلب ...یک دوستی بهم می گفت برو کلاس بدن سازی تا تیپت روی فرم بیاد... دوست داره با تیپ و هیکلم حال کنه!
ولی من دوست دارم اون بره کلاس انسان سازی... بره یک جایی که روحش بزرگ بشه و نفسش رو بسازه... به قول خودش انسانیت واقعی پیدا کنه...
البته کلاس رو همین جوری گفتم... چون اصلا انسانیت یک عمله نه علم صرف... عملی که پشتوانه اش بینش عمیقی از مسائل و علم به وظیفه است...
همه آدما تیپ خوب و هیکل درشت رو می بینن ، مگه اینکه بینایی چشمشون خدای نکرده مشکلی داشته باشه... ولی روح قشنگ رو کسایی می تونن ببینن، که قلبشون به واسطه تاریکی هایی که روش نشسته، هنوز بیناییش رو از دست نداده باشه... من اسم این رو میزارم خدایی دیدن...
ادامه رو برای باز کردن موضوع می گم، اگه حالشو نداری نخون!
ادامه مطلب ...